نسیمی ملایم ، گاهی هم تندتر همانندباد،
و ما به روی صخره سنگی نشسته بودیم درست بالای دره و دور دست ها را تماشا میکردیم ،
انگار هر دو داشتیم در آن دورها چیزی را میدیدیم و لبخند میزدیم ،
باد همچنان می وزید و ما بی هیچ قیدی به دور دست ها عاشقانه نگاه می کردیم ،
دلم میخواست می توانستم پرواز کنم و از بالای سر ، از آن دورترها لذت این آرامش و سکوت را به تماشا می نشستم ،،،
ولی افسوس ،،،
کاشکی آشناییمون باز برگرده ؛
درباره این سایت